توی خیابان
تو شهری غریب
با یه کلاهبردار برخورد کردم
او می خواست یه ساعت بدلی رو به عنوان ساعت ژاپنی به من بفروشه
فکر می کرد با بچه طرفه
آخه من تنها رفته بودم بازار
منم سرکارش گذاشتم
حسابی که سرمو شیره مالید تا کلاهشو بزاره سرم
مچشو گرفتم
علائم قلابی بودن ساعتو نشونش دادم
اونم از رو نرفت
منو رها کرد رفت سراغ یه بنده خدای دیگه
خیلی برام عجیب بود
اصلا کم نیاورد
باور کنید من کم آوردم
دوستان
سلام و تسلیت
جای همه تون خالی
نائب الزیاره شما هستم در قم
در کنار حرم مطهر کریمه اهلبیت
حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
تسلیت خودم رو
به شما خوبان
برای شهادت جانسوز
صدیقه طاهره
زهرای اطهر
تقدیم می کنم
دوس داشتم
بحث قرآنی رو با هم شروع کنیم
ولی بابا و مامان یه دفعه تصمیم به مسافرت گرفتن
خب باید رفت
و من دیگه کار مطالعه قرآنی رو میزارم برای بعد
منتظرم باشین
اگه خدا بخواد
............... تا بعد
خدانگهدارتووووووووووووووووووون